آیسک

آی ای هیئتیان فصل عزایی دگر است
گریه این بار به آهنگ و نوایی دگر است
نیست این بار کسی نوحه سرایی بکند
نوحه گر رفته و در صحن و سرایی دگر است
یا علی گفتن او تا به ابد خاطره شد
حال هیئت پس از این حال و هوایی دگر است
آری آن سرو رشیدی که میان هیئت
سینه می زد، پس از این گرم ندایی دگر است


مرگ پدر، مرگ باران است، باران محبت، مهربانی و عشق در مسلخ تلخ ناباوری ...
آری، شانه هایمان در زیر این بار عظیم در هم شکست. چشمه ی چشمانمان خشکید و صدایمان در حنجره خاموش شد. اما در مقابل مشیت حضرت باریتعالی تسلیم بوده، سر تعظیم فرود می آوریم. چه آرام و مظلومانه رفت با آن دل دریایی و آن قلب پر مهر ...
با تشکر از تمامی عزیزانی که در به دوش کشیدن بار این مصیبت عظیم یاریمان کردند و قلب شکسته مان را التیام بخشیده و امواج متاطم وجودمان را در ساحل محبت خویش آرام نمودند.

تسلیت مجدد.انشالله که غم آخرتان باشد ...

_________________