مشاهده پست های پاسخ داده نشده | مشاهده موضوعات فعال
مشاهده پست های خوانده نشده
قوانین انجمن
به عموم همشهریان آیسکی توصیه می شود که در این قسمت فعالیت نمایند
نویسنده |
پیغام |
Javadayask
|
|
تاریخ عضویت: 15 91 تیر 01:26 پست: 175
نام و نام خانوادگی:
جنسیت: مرد
|
ملا نصرالدین ... ملا در بالای منبرگفت:ھر کس از زن خود ناراضی است بلند شود . ھمہ مردم بلند شدند جز یک نفر . ملا بہ آن مرد گفت : تو از زن خود راضی ھستی ؟ آن مرد گفت : نہ ولی زنم دست و پامو شکستہ نمی تونم بلند شم ! ************************ یک روز ملا نصرالدین خرش را در جنگل گم می کند. موقع گشتن بہ دنبال آن یک گور خر پیدا می کند. بہ آن می گوید: ای کلک لباس ورزشی پوشیدی تا نشناسمت
************************ خر نخریدم انشاللہ ! .......ملانصرالدین روزی بہ بازار رفت تا دراز گوشی بخرد. مردی پیش آمد و پرسید : کجا می روی ؟ ملا گفت: بہ بازار تا دراز گوشی بخرم . مرد گفت : انشاللہ بگو ی. ملا گفت: اینجا چہ لازم کہ این سخن بگویم ؟ درازگوش در بازار است و پول در جیبم. چون بہ بازار رسید پولش را بدزدیدند. چون باز می گشت، ھمان مرد بہ استقبالش آمد وگفت : از کجا می آیی ؟ گفت از بازار می آیم انشااللہ پولم را زدند،انشااللہ و دست از پا درازتر بازگشتم انشااللہ !
************************
|
|
بالا |
|
|
Javadayask
|
|
تاریخ عضویت: 15 91 تیر 01:26 پست: 175
نام و نام خانوادگی:
جنسیت: مرد
|
وظیفہ و تکلیف ..... روزی ملا نصرالدین بدون دعوت رفت بہ مجلس جشنی. یکی گفت جناب ملا شما کہ دعوت نداشتی چرا آمدی؟ ملا جواب داد: اگر صاحب خانہ تکلیف خودش را نمی داند. من وظیفہ خودم را می دانم و ھیچ وقت از آن غافل نمی شوم . ************************ علت نامعلوم .... ملا بہ یکی از دوستانش گفت : خبر داری فلانی مردہ ؟ دوستش گفت : نہ ! علت مرگش چہ بودہ ؟ ملا گفت علت زندہ بودنش معلوم نبود چہ رسد بہ علت مرگش ! ************************ دیر باور .... روزی یکی از ھمسایہ ھا خواست خر ملا نصرالدین را امانت بگیرد. بہ ھمین خاطر بہ در خانہ ملا رفت . ملا گفت: خیلی معذرت می خواھم خر ما در خانہ نیست . از بخت بد ھمان موقع خر بنا کرد بہ عرعر کردن . ھمسایہ گفت: شما کہ فرمودید خرتان خانہ نیست ، اما صدای عرعرش دارد گوش فلک را کر میکند . ملا عصبانی شد وگفت : عجب آدم کج خیال و دیرباوری ھستی. حرف من ریش سفید را قبول نداری ولی عرعر خر را قبول داری.************************ گریہ بر مردہ ..... روزی ملا بہ دنبال جنازہ ی یکی از ثروتمندان می رفت و با صدای بلند گریہ می کرد. یکی بہ او دلداری داد و گفت : این مرحوم چہ نسبتی با شما داشت ؟ ملا جواب داد : ھیچ علت گریہ من ھم ھمین است . ************************
|
|
بالا |
|
|
|
صفحه 1 از 1
|
[ 2 پست ] |
|
چه کسی آنلاین است |
کاربران حاضر در این انجمن : کاربر عضو شده ای موجود نیست و 5 مهمان |
|
در این انجمن نمیتوانید موضوعات جدیدی ارسال کنید در این انجمن نمیتوانید به موضوعات پاسخ دهید در این انجمن نمیتوانید پست خود را ویرایش کنید در این انجمن نمیتوانید پست های خود را حذف کنید در این انجمن نمیتوانید پیوست ارسال کنید
|